دلم کمی گرفته است کمی بیشتر ازکمی
روحم کمی مشوش است کمی بیشتر از کمی
گاه درگیر میشوم در ماضی و مضارع ام
گاهی هم شک میکنم از این همه فاصله
از آرزوی کودکی تا حال افسون کنون
از روح پاک کودکی تا حال در بند کنون
آخر چه شد آن روح من، آن پاکی وجود من؟
دیدم ز خود دور شده ام در بند ودرگیر شده ام
گاه سوی این گاه سوی آن، گاه اینسو گاه آنسو
اما نشد آرام دلم پاسخ نداشت این مشکلم
در حال و احوال خودم در جستجوی این نشان
دل کندم از هرچه که بود ،تا که بیابم پاسخم
اما چه حالی شد دلم آن لحظه ای که دل برید
از هرچه و هرچی که بود!!!
کلمات کلیدی: